محبوبه عظیمزاده | شهرآرانیوز؛ آیا میتوانیم بگوییم در جامعه ما از مقوله طنز خوب استقبال میشود و آیا میتوانیم بگوییم این استقبال به دلیل وجود کم و کاستیها و دردها و تلخیهایی است که در جامعه وجود دارد و در یک شعر یا متن طنز به آن اشاره میشود؟ طنزی که رسالتی به دوش دارد و فاصله دارد از فکاهه و فقط خندیدن و خنداندن و حتی برخی اوقات میشود طنز تلخ و هیچ قصد ابتهاج هم در آن مطرح نیست.
مجید رحمانی صانع، شاعر و طنزپرداز، معتقد است مردم ایران ذاتا افراد شوخ طبعی هستند و در محاورات روزمره هم این موضوع را شاهد هستیم. مسلما وقتی با سوژههای طنز روبه رو میشوند استقبال میکنند. به ویژه وقتی با زبان شعر بیان میشود این استقبال دوچندان میشود. حرف دلشان هم که مشکلات زندگی جامعه امروزی است کم نیست.
شاید او را با حضورش در برنامه قندپهلو به خاطر بیاورید؛ برنامهای که شعر و شاعران طنز را به چالش میکشید یا با سروده هایش در نشریاتی، چون «بچه مشد» یا «ستون آزاد». هر دو کتاب «دست انداز» و «اشعار ۲۰:۳۰» مجید رحمانی صانع، جزو تازههای نشر محسوب میشوند و البته «اشعار ۲۰:۳۰» خیلی خیلی داغتر است. کتابهایی که بهانهای شد برای گفتگو با این شاعر مشهدی تا او برایمان از خودش بگوید و کتاب هایش.
از شاخصهای ادبی نیز باید در راستای غنیتر شدن سخن استفاده کرد
شعر طنز خوب، شعر طنز دغدغهمند است؛ اما آیا همین کافی است؟ رحمانی صانع همان ابتدا درباره رسالت شعر و شاعر طنز میگوید: «شعر طنز خوب علاوه بر دارا بودن شاخصهای ادبی، باید برآمده از درد اجتماع باشد. طنزنویس باید آگاهی کاملی از کمبودها و نابرابریهای جامعه داشته باشد. منظورم از شاخصهای ادبی هم فقط این نیست که از عروض و قافیه سالم برخوردار باشد، بلکه شاعر باید سعی کند از آرایههای ادبی نیز در راستای غنیتر شدن سخن خود استفاده کند.
این بحث اتفاقا موضوع پایان نامه من در دوره کارشناسی ارشد بود. در آنجا نمونههای زیادی از آرایههای ادبی کار طنازان جدید و قدیم را آوردم.» کاری که ابراز امیدواری میکند بتواند روزی آنها را هم در قالب کتابی به چاپ برساند و البته میگوید با اوضاع نشر کنونی بعید به نظر میرسد.
طنز برای فیزیک و شیمی و جبر
همان کلیشه شاعر طنز و آدم جدی درباره او هم صدق میکند؛ برخلاف آنچه در ذهن عموم نسبت به یک شاعر طنز وجود دارد که انتظار دارند با فردی غیرجدی و به شدت بذله گو روبه رو شوند، مجید رحمانی صانع در زندگی شخصی اش به شدت آدم متفاوتی است. خودش میگوید: «در زندگی شخصی به شدت جدی هستم. شاید از حد معمول هم بیشتر. در جمعهای ناآشنا کاملا سکوت اختیار میکنم.
اما در جمعهای دوستانه و خانوادگی وضع کمی فرق میکند. بذله گو هستم؛ اما نه به آن معنای مرسومش، برعکس همراه با جملات دوپهلو و کنایه آمیز گهگاه چیزی میپرانم! همان طور که در شعرها میبینید.» این علاقه مندی به طنز و شعر با هم به سراغ او آمدند: «از نوجوانی با تغییر اشعار کتابهای درسی به نوعی مشق شاعری میکردم. کم کم سر هر کلاسی برای آن درس شعری به زبان طنز میگفتم. رشته تجربی میخواندم و برای درسهای فیزیک و شیمی و جبر و ... هرکدام سروده طنزآمیزی داشتم و آنها را در دفتری مینوشتم. دفتری که هنوز دارمش.»
گل آقا، طنز فاخر، طنز نجیب
او کمی جزئیتر درباره علاقه مندی اش صحبت میکند و از این میگوید که همیشه طنز را دوست داشته و آشنایی اش با هفته نامه «گل آقا» او را با طنز فاخر آشنا کرده است: «طنز را دوست دارم. نه تنها در قالب شعر که در هر قالبی. به ویژه کاریکاتور.
در ماهنامه «بچه مشد» سوژه برای کاریکاتور میدادم. الان هم در نشریه رشد که برای دانش آموزان چاپ میشود ویژه نامه طنزی وجود دارد که طرح روی جلد آن را که به صورت کمیک استریپ است من مینویسم. اوایل شاید طنز برایم این طور به صورت جدی مطرح نبود، اما با گذشت زمان و مخصوصا بعد از آشنایی با هفته نامه گل آقا، متوجه شدم زبان طنز و به ویژه طنز نجیب، زبانی است برای بیان مشکلات اجتماعی و نقد مسائل روز.»
دست انداز در دست انداز!
«دست انداز» حدود چهار سال و نیم پیش به حوزه هنری ارائه شد؛ اما به قول خودش، کتاب هم در دست اندازهای معمول و غیرمعمول مثل تغییر مدیریت و کرونا و ... افتاد و با تأخیر سال گذشته به چاپ رسید. کتابی که گلچینی است از شعرهایی که پیش از این در ماهنامه «بچه مشد» یا «ستون آزاد» یا نشریات دیگر چاپ شده بود و صانع میگوید: «خوش حالم که این اتفاق افتاد، هرچند کمی دیر.»
رحمانی صانع البته یک کتاب تازهتر از دست انداز هم دارد که به تازگی از تنور چاپخانه بیرون آمده است. میگوید باتوجه به تأخیری که برای چاپ دست انداز پیش آمد، تصمیم گرفت تا آن را با هزینه شخصی اش به چاپ برساند. کتابی با عنوان «اشعار ۲۰:۳۰» که قالب آن یک خط خبر است و در ادامه، شعری در رابطه با آن میآید. این کتاب از دو بخش تشکیل شده؛ بخش اول «سرخط اشعار» که شامل اشعار کوتاه است و بخش دوم، «مشروح اشعار» که شامل اشعار بلند است.
دست اندازهای ویژه!
دست انداز البته دست اندازهای ویژه تری هم دارد. «غزلیات»، «نقیضه ها»، «محاورهای ها»، «سپیدنمایی» و «دست اندازهای کوچک» و یک بخش دیگر که شامل سرودههایی است با لهجه مشهدی با عنوان «محلی جات»: «پسرِ دُردِنِه مشتی صفر/ وختی خواستش بره تیرون به سفر/ ننه ش آمد و بهش گفت که پسر/ مُگمِت یک چیزی از یادت نِبر/ اگه تیرون به کسی تو سر زدی/ رسیدی به خانه شان و در زدی/ نکنی دست وپاته یک دفه گم/ اگه پرسیدن «کیه» نگی «مویوم» / صداتِ یک کمکی بُکن تو بم/ بهشان بوگو که «واکنین، منم» / مِدِنی چی داد جوابش پسره؟ /اگه بشنفی مِخندی تو یره/ جوابش داد: «ای به قربون ننه م/ حالا فرضا بهشان بُگم منم/ وقتی در ر وا کنن رسوا مُرُم/ مو ر مِشنِسَن، مِفهمن که مویوم»
البته المانهای مشهدی در بخشهای دیگری از این کتاب هم به چشم میخورد. مثل جایی که پای برج سلمان و آتش سوزی آن به میان میآید. جایی که شاعر میگوید: «مکن نامهربانی نامسلمان/ دل ما را تو سوزاندی به قرآن/ نگفتی با خودت شاید از این دل/ بیفتد آتشی در برج سلمان»
کار طنز و غیرطنز در کنار هم
علاوه بر این ها، «لی لی حوضک» کتابی است در حوزه شعر کودک که با زبانی طنز و رویکردی آموزشی چند سال پیش همراه با سی دی و به صورت مولتی مدیا منتشر شد. او اکنون نیز در حال جمع بندی بخش دیگری از سرودههای طنزش است که طی چند سال در سیمای خراسان رضوی برای برنامه طبع طناز نوشته بود. حضور پررنگ اشعار طنز در کارنامه مجید رحمانی صانع البته به این معنا نیست که او کار غیر طنز انجام نداده یا تعلق خاطر و علاقهای به آن ندارد. او کارهای جدی و عاشقانه نیز دارد که به قول خودش دلی هستند و قصد انتشار آنها را ندارد.
تعطیلی شب شعرها و نشریات طنز به شعر طنز آسیب وارد کرده است
وجود محافل شعرخوانی مؤثر و شب شعرها به اضافه گرایش شاعران به سمت فضای مجازی، هر دو، نکاتی است که در روزگار اخیر در میان صحبتهای شاعران و اهل شعر زیاد به آن اشاره میشود. نکاتی که پای آنها در گفتگو با رحمانی صانع نیز به میان آمد و وقتی از او درباره وضعیت شعر و شاعران طنز پرسیدیم گفت: «در هر حوزه هم هنرمند خوب داریم و هم افرادی که دارند در آن وادی به نوعی دست وپا میزنند. این منحصر به شعر نیست. در سینما و موسیقی هم وضع به همین منوال است.
در سالهای گذشته ما طنزپردازان خوب کم نداشته ایم. با شکل گیری شب شعرهای طنز شاعران بیشتری به این سمت آمدند. اما در چند سال اخیر به نظرم کمی افت داشته ایم.» افتی که دلیلی آن را این گونه توضیح میدهد: «دلیل آن هم کاملا مشخص است. تعطیلی همان شب شعرها، تعطیلی نشریات طنز و به تبع آن کوچ شاعران به سمت فضای مجازی. فضای مجازی هم که آسیبهای خودش را دارد. وضعیت کتابها هم به همین صورت است. از همان شاعران خوب و کاربلد، کتابهای وزین و شایستهای داریم که به چاپهای چندم هم رسیده اند.»